معلم

سرزمين بزرگان

معلم

۴ بازديد

معلم

معلم وارد كلاس شد و گفت بچه ها امروز يه سوال مي خوام ازتون بپرسم كه جوابش در زندگي شما تاثيري عظيم خواهد داشت!

طبق روال عادي همه بچه ها با شادي از اينكه درس به تاخير افتاده با تاييد درخواست معلم سرو پا گوش شدند. معلم پرسيد بچه ها چه چيزي در زندگي يك فرد به او ارزش ميده؟

در لحظه اول همه با تعجب از سوال به هم نگاه كردند. بعد از لحظاتي گمانه زني ها آغاز شد. يكي ميگفت: روابط انساني ماست كه به ما ارزش ميده... اون يكي ميگفت پول ماست كه به ما ارزش ميده... اون يكي ميگفت نه اين اعمال نيك ماست كه به ما ارزش ميده... نيم ساعتي با اين گمانه زني ها گذشت. اما همه مي دانستند كه مقصود معلم چيز ديگري بود.

بالاخره همه خسته شدند و از معلم خواستند تا اين سوال رو خودش جواب بده. معلم با وقار هر چه تمام تر خودش رو به كنار تخته سياه رسوند و تكه گچي سفيد برداشت.

 همه منتظر بودند...

 

معلم روي تخته نوشت 0.000000000000001

در خط پايين نوشت.....100000000000000.0

در خط پايين نوشت.....111111111111111.0

از بچه ها پرسيد ارزش كدام يك بيشتره؟

همه گفتند سومي

معلم گفت:آفرين...

انسان مانند اين 0 و ياد خدا مانند 1 مي مونه! اونچه كه به انسان ارزش ميده تقدم خداوند مهربان بر خودشه! هرچه كه سعي كنيد خودتون رو از خدا جلوتر بگذاريد نا خواسته ارزش خودتون رو پايين تر آورديد و برعكس هر چه خدا را بر خودتون مقدم بدونيد در اصل داريد ارزش خودتون رو زياد مي كنيد!

همه چيزهايي كه شما گفتيد درست بود ولي ارزش اونها به اينه كه در انجام اونها خدا رو مقدم بر اونها بدونيم تا به اين وسيله به كارهامون ارزش بديم!

اون روز مقصود معلم رو خوب نفميدم! شايد الان هم خوب نفهميده باشم ولي آرزوم هستش كه يه روزي بتونم مقصود معلم رو در زندگيم به كار ببندم!

منبع:

WwW.P30HeX.Com

 


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد